روش دلفی در علوم اجتماعی و سیاستگذاری: اجماع خبرگان برای آینده

مقدمه
تصور کنید در برابر پرسشی بزرگ قرار دارید: «آینده آموزش عالی در سال ۲۰۳۵ چگونه خواهد بود؟» یا «چه عواملی بیشترین نقش را در شکلگیری اعتماد اجتماعی در دهه آینده ایفا میکنند؟». پاسخ به چنین پرسشهایی نه صرفاً با دادههای آماری ممکن است و نه تنها با مشاهدات میدانی. گاهی لازم است از خرد جمعی افرادی بهره بگیریم که سالها در یک حوزه کار کردهاند و چشمانداز آینده را بهتر از دیگران میبینند. اینجاست که روش دلفی (Delphi Method) وارد صحنه میشود.
روش دلفی نخستین بار در دهه ۱۹۵۰ در پروژههای پژوهشی مؤسسه RAND برای سیاستگذاری نظامی طراحی شد (Dalkey & Helmer, 1963). ایده ساده بود: گردآوری گروهی از خبرگان، طرح پرسشهای حساس درباره آینده، تکرار چند مرحلهای این پرسشها و در نهایت رسیدن به نوعی اجماع یا همگرایی. بعدها این روش به حوزههای گوناگون از سلامت و آموزش گرفته تا سیاستگذاری عمومی و مدیریت نوآوری راه یافت.
دلفی چگونه کار میکند؟
روش دلفی مثل یک گفتوگوی ساختاریافته اما ناشناس است. پژوهشگر در آغاز، پرسشهایی باز یا بسته طراحی میکند و آنها را برای گروهی از خبرگان میفرستد. هر فرد پاسخ میدهد، بدون اینکه بداند دیگران چه گفتهاند. پژوهشگر این پاسخها را تحلیل میکند و خلاصهای از آنها را به شکل بازخورد به همه شرکتکنندگان برمیگرداند. سپس دور دوم آغاز میشود: خبرگان نظر خود را با توجه به بازخوردها اصلاح یا تثبیت میکنند. این فرایند در چند دور ادامه مییابد تا سرانجام نقطهای از همگرایی یا دستکم روشن شدن اختلافها حاصل شود (Linstone & Turoff, 2002).
برای مثال، در یک پروژه اروپایی درباره آینده آموزش عالی، پژوهشگران از صدها استاد و مدیر دانشگاهی خواستند که سناریوهای آینده را پیشبینی کنند. پس از سه دور پرسشنامه، الگوهایی مشترک از تغییرات احتمالی بیرون آمد؛ از جمله گسترش یادگیری دیجیتال و افزایش نیاز به مهارتهای بینرشتهای (Cuhls, 2020).
چرا دلفی مهم است؟
قدرت روش دلفی در این است که به ما امکان میدهد صدای جمعی خبرگان را بشنویم، بدون اینکه یک فرد پرنفوذ یا کاریزماتیک گفتوگو را در دست بگیرد. ناشناس بودن پاسخها باعث میشود افراد آزادانهتر نظر بدهند و فشار اجتماعی کمتری احساس کنند. تکرار چندمرحلهای نیز کمک میکند که پاسخها پالایش شوند و به جای نظرات خام اولیه، تصویری عمیقتر و سنجیدهتر از آینده شکل گیرد.
فرصتها و محدودیتها
روش دلفی در علوم اجتماعی و سیاستگذاری عمومی فرصتهای بزرگی ایجاد کرده است:
سیاستگذاران میتوانند از آن برای شناسایی چالشهای آینده مثل تغییرات اقلیمی یا بحرانهای جمعیتی استفاده کنند.
مدیران نوآوری میتوانند مسیر فناوریهای نوظهور را پیشبینی کنند.
پژوهشگران علوم انسانی میتوانند دیدگاه خبرگان درباره روندهای فرهنگی یا رسانهای را جمعآوری کنند.
اما این روش بیعیب نیست. اگر انتخاب خبرگان درست انجام نشود، نتیجه هم ارزش چندانی نخواهد داشت. از سوی دیگر، چون فرایند چند دور زمان میبرد، برخی شرکتکنندگان خسته میشوند و از ادامه کنار میکشند. همچنین همیشه خطر اجماع کاذب وجود دارد؛ یعنی افراد صرفاً برای هماهنگی با اکثریت، نظر واقعی خود را تغییر دهند.
دلفی در عصر دیجیتال و AI
امروز روش دلفی نیز مانند دیگر ابزارهای پژوهش اجتماعی در حال تحول دیجیتال است. پژوهشگران اکنون از پلتفرمهای آنلاین برای اجرای پرسشنامهها استفاده میکنند. حتی ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی میتوانند پاسخها را بهطور خودکار دستهبندی کنند، الگوهای مشترک را بیابند و بازخوردهای دقیقتری در اختیار خبرگان بگذارند. پژوهشگران Okoli و Pawlowski (2004) نشان دادند که «دلفی الکترونیک» (e-Delphi) در حوزههای سیاستگذاری و مدیریت فناوری آیندهای بسیار پررونق خواهد داشت (Okoli & Pawlowski, 2004).
جمعبندی
روش دلفی ابزاری است که به ما کمک میکند آینده را نه به تنهایی، بلکه با اتکا به خرد جمعی ببینیم. در جهانی پر از عدم قطعیت، توانایی گردآوری و همگرایی نظر خبرگان ارزش بینظیری دارد. دلفی به ما یادآوری میکند که آینده را نمیتوان پیشبینی کرد، اما میتوان با گفتوگوی جمعی، آن را بهتر تصور و برای آن آماده شد.
درباره rahmanpour
توجه: این متن از پیشخوان>کاربران> ویرایش کاربری>زندگی نامه تغییر پیدا می کند. لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ، و با استفاده از طراحان گرافیک است، چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است، و برای شرایط فعلی تکنولوژی مورد نیاز، و کاربردهای متنوع با هدف بهبود ابزارهای کاربردی می باشد.
نوشتههای بیشتر از rahmanpour



دیدگاهتان را بنویسید